مترادف تخریب کردن : ویران کردن، خراب کردن، منهدم ساختن، نابود کردن، از بین بردن، خراب کاری کردن
تخریب کردن
مترادف تخریب کردن : ویران کردن، خراب کردن، منهدم ساختن، نابود کردن، از بین بردن، خراب کاری کردن
فارسی به انگلیسی
to demolish, to ruin, to spoil
فارسی به عربی
اِجتیاحٌ
مترادف و متضاد
نابود کردن، از بین بردن
خرابکاری کردن
ویران کردن، خراب کردن، منهدم ساختن
۱. ویران کردن، خراب کردن، منهدم ساختن
۲. نابود کردن، از بین بردن
۳. خرابکاری کردن
فرهنگ فارسی
ویران کردن خراب کردن .
لغت نامه دهخدا
تخریب کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ویران کردن. خراب کردن. هدم.
واژه نامه بختیاریکا
پُفنیدِن؛ رُمنیدِن؛ وَریدِن
کلمات دیگر: