برابر پارسی : زیر پاس
تحت الحفظ
برابر پارسی : زیر پاس
فارسی به انگلیسی
under arrest
فرهنگ فارسی
در حالی که مورد حفاظت نگهبانان است : (( محمد خان پسر یونس خان حاکم مقتول با نه .. بموجب احضار حسنعلی خان امیرنظام اورا تحت الحفظ بکردستان آوردند . ) )
مقید چنانکه مجرمی یا متهمی را که بیم فرارش باشد و بخواهند از جایی به جایی برند او را با ماموران انتظامی اعم از مسلح و غیر مسلح حرکت دهند و این حالت را تحت الحفظ گویند .
مقید چنانکه مجرمی یا متهمی را که بیم فرارش باشد و بخواهند از جایی به جایی برند او را با ماموران انتظامی اعم از مسلح و غیر مسلح حرکت دهند و این حالت را تحت الحفظ گویند .
فرهنگ معین
( ~. حِ ) [ ع . ] (ق مر. ) در حالی که مورد حفاظت نگهبانان است .
لغت نامه دهخدا
تحت الحفظ. [ ت َتَل ْ / تُل ْ ح ِ ] ( از ع ، ق مرکب ) مقید، چنانکه مجرمی یا متهمی را که بیم فرارش باشد و بخواهند از جایی به جایی برند، او را با مأموران انتظامی اعم از مسلح و غیرمسلح حرکت دهند و این حالت را تحت الحفظ گویند: فلان مقصر را تحت الحفظ از زنجان به تهران آوردند.
فرهنگ عمید
در حال نگهبانی و محافظت.
کلمات دیگر: