مترادف پررویی : بی حیایی، بی شرمی، دریدگی، گستاخی، وقاحت
متضاد پررویی : حجب، کمرویی
پررویی
مترادف پررویی : بی حیایی، بی شرمی، دریدگی، گستاخی، وقاحت
متضاد پررویی : حجب، کمرویی
فارسی به انگلیسی
audacity, brass, brazenness, cheekiness, effrontery, forwardness, gall, immodesty, impertinence, insolence, liberty, presumption, sauciness, temerity, self-assertion
مترادف و متضاد
بی‌حیایی، بی‌شرمی، دریدگی، گستاخی، وقاحت ≠ حجب، کمرویی
فرهنگ فارسی
بی شرمی بی حیایی دریدگی وقاحت مقابل کم رویی .
لغت نامه دهخدا
پرروئی. [ پ ُ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی پررو. بی آزرمی. بی شرمی. دریدگی. وقاحت. سخت روئی. سِترگی. بی حیائی. مقابل کم روئی.
فرهنگ عمید
بی شرمی، بی حیایی.
کلمات دیگر: