مترادف تخلف ورزیدن : تخلف کردن، خلاف کردن، قصور ورزیدن
تخلف ورزیدن
مترادف تخلف ورزیدن : تخلف کردن، خلاف کردن، قصور ورزیدن
مترادف و متضاد
تخلف کردن، خلاف کردن، قصور ورزیدن
فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) تخلف کردن . ۲- خلف کردن . ۳- یا تخلف ورزیدن از وعده . خلاف وعده کردن .
پیشنهاد کاربران
از فرموده/فرمودهٔ کسی تخلف ورزیدن
کلمات دیگر: