کلمه جو
صفحه اصلی

پرهیاهو


مترادف پرهیاهو : پرازدحام، پرسروصدا، جنجال، شلوغ

متضاد پرهیاهو : آرام، ساکت

فارسی به انگلیسی

boisterous, noisy, roaring

noisy, roaring, clamorous, rackety, tumultuous


noisy, roaring


فارسی به عربی

عنید

مترادف و متضاد

loud (صفت)
رسا، با صدای بلند، بلند، پر سر و صدا، گوش خراش، زرق و برق دار، پر صدا، بلند اوا، پراواز، پر جلوه، پر هیاهو

rackety (صفت)
عیاش، خوش گذران، پر هیاهو

obstreperous (صفت)
دعوایی، پر سر و صدا، لجوج، پر هیاهو، غوغایی

noisy (صفت)
پر سر و صدا، شلوغ، پر صدا، پر اشوب، پر هیاهو، پرجنجال، پر همهمه

rampageous (صفت)
پر هیاهو، خودسر و خروشان

پرازدحام، پرسروصدا، جنجال، شلوغ ≠ آرام، ساکت


لغت نامه دهخدا

پرهیاهو. [ پ ُ هََ یا ] ( ص مرکب ) پرآوا. پر داد و قال. پرآواز. پر قال و قیل.

فرهنگ عمید

۱. جایی که در آن سروصدا بسیار باشد.
۲. کسی که جاروجنجال بسیار کند.

واژه نامه بختیاریکا

شلم شرتی؛ کوسِه

پیشنهاد کاربران

شلوغ

پر سر و صدا

پر شر و شور


کلمات دیگر: