کلمه جو
صفحه اصلی

پرتوان


مترادف پرتوان : پرزور، پرطاقت، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، قوی، نیرومند، خستگی ناپذیر، نستوه

متضاد پرتوان : ناتوان

فارسی به انگلیسی

all-powerful, inexhaustible, mighty, potent, powerful, strong, vigorous


all-powerful, inexhaustible, mighty, potent, powerful, strong, vigorous, high-powered, lusty


all-powerful, inexhaustible, mighty, potent, strong, vigorous, high-powered, lusty

مترادف و متضاد

پرزور، پرطاقت، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، قوی، نیرومند ≠ ناتوان


خستگی‌ناپذیر، نستوه


۱. پرزور، پرطاقت، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، قوی، نیرومند
۲. خستگیناپذیر، نستوه ≠ ناتوان


فرهنگ فارسی

( صفت ) پر نیرو پرتاب پرطاقت .

لغت نامه دهخدا

پرتوان. [ پ ُ ت َ ]( ص مرکب ) پرنیرو. پُرتاب. پرطاقت. پُرتاب و طاقت.

فرهنگ عمید

۱. پرطاقت، پرنیرو.
۲. سخت، شدید.

پیشنهاد کاربران

توانایی که از حد معمول بیشتر است


کلمات دیگر: