کلمه جو
صفحه اصلی

پدرسوختگی


مترادف پدرسوختگی : بدجنسی، بدذاتی، بدسرشتی، بی بتگی، خباثت، خبث، شرارت

متضاد پدرسوختگی : پدرآمرزیدگی، پدرداری

مترادف و متضاد

بدجنسی، بدذاتی، بدسرشتی، بیبتگی، خباثت، خبث، شرارت ≠ پدرآمرزیدگی، پدرداری


فرهنگ فارسی

بد سرشتی بدذاتی خبث : ( از سر و صورتش پدر سوختگی میبارد. )

لغت نامه دهخدا

پدرسوختگی. [ پ ِ دَ ت َ / ت ِ ] ( حامص مرکب ) شراست ذات. خبث طینت. بدسرشتی.


کلمات دیگر: