کلمه جو
صفحه اصلی

بانداژ


مترادف بانداژ : نوارپیچی، باندپیچی

برابر پارسی : زخم بندی، زخم بند

فارسی به انگلیسی

bandaging, dressing (a wound)


مترادف و متضاد

نوارپیچی، باندپیچی


فرهنگ فارسی

زخم بند بستن جراحت

زخم‌بندی


فرهنگ معین

[ فر. ] ( اِ. ) زخم رو باز یا قسمتی از بدن را با نوار مخصوص بستن ، باندپیچی (فره ).

لغت نامه دهخدا

بانداژ. ( فرانسوی ، اِمص ) زخم بندی. بستن جراحت و خستگی. خسته بندی. بستن زخم و عضو مجروح و شکسته. و رجوع به باند شود.

فرهنگ عمید

بستن زخم یا اندام آسیب دیدۀ بدن با باند، باندپیچی.

دانشنامه عمومی

باند یا بانداژ (به فرانسوی: Bandage) نوارهای پارچه ای تور مانند و گاه کش دار که در طول و عرض های متفاوتی تهیه می شوند. به عمل بستن زخم ها در پایان کار به وسیله باندها را نیز بانداژ می گویند. بانداژ باید متناسب با نوع و محل و ابعاد محل عمل جراحی باشد تا بتواند به خوبی زخم را بپوشاند. ساده ترین مدل بانداژ از ۳عدد گاز ساده بعلاوه باند و نوار چسب تشکیل می شود.
آشنایی با تجهیزات اتاق عمل (مترجم:فاطمه قارداشی)


کلمات دیگر: