کلمه جو
صفحه اصلی

باورداشت


مترادف باورداشت : اعتقاد، ایمان، عقیده

فارسی به انگلیسی

creed, dogma, idea

creed, dogma


مترادف و متضاد

اعتقاد، ایمان، عقیده


فرهنگ فارسی

قبول قبول داشتن

لغت نامه دهخدا

باورداشت. [ وَ ] ( مص مرکب مرخم ، اِ مرکب ) قبول. پذیرفت. قبول داشتن. پذیرفتن. ثقه : گفتند توکل چیست ؟ گفت : الثقة باﷲ؛ باورداشت خدای در روزی. ( تذکرة الاولیاء عطار ).

پیشنهاد کاربران

نام پارسی برای واژه عربی "ایمان" می باشد. . . "باورداشتن" به پذیرش باطنی از هر نکته گفته می شود بدون پافشاری بر درستی آن.


کلمات دیگر: