کلمه جو
صفحه اصلی

پاکنویس


مترادف پاکنویس : بازنویسی، بیاض، مبیضه

متضاد پاکنویس : پیش نویس، چرکنویس، مسوده

فارسی به انگلیسی

fair copy

مترادف و متضاد

بازنویسی، بیاض، مبیضه ≠ پیش‌نویس، چرکنویس، مسوده


فرهنگ فارسی

نامه ومطلبی که ا روی پیش نویس نوشته شود
( اسم ) آنچه را که از روی نوشت. نخستین پس از تصحیح آن مجددا بنویسند مبیضه مقابل چرکنویس پیش نویس مسوده .
مبیصه تخریج

فرهنگ معین

(نِ ) (اِ. ) آن چه از روی پیش نویس یا چرکنویس به صورت پاکیزه و خوانا نوشته می شود.

لغت نامه دهخدا

پاکنویس. [ ن ِ ] ( اِ مرکب ) مبیضه. تخریج. مقابل پیش نویس و مُسوَده.

فرهنگ عمید

نامه و مطلبی که از روی پیش نویش به صورت پاکیزه و خوانا نوشته شود.


کلمات دیگر: