کلمه جو
صفحه اصلی

پرتابل


برابر پارسی : دستی

فرهنگ فارسی

قابل حمل ونقل، قابل پوشیدن، پوشیدنی

فرهنگ معین

(پُ بْ ) [ فر. ] (ص . ) ویژگی دستگاه یا وسیله ای که بتوان آن را با دست حمل کرد، دستی . (فره ).

فرهنگ عمید

آنچه به راحتی قابل حمل ونقل است.

پیشنهاد کاربران

قابل حمل، منقول

بدون نیاز بهنصب


وسیله یا شیئی ک ب راحتی قابل حمل باشد
و از آن بصورتی آنی استفاده کرد


کلمات دیگر: