کلمه جو
صفحه اصلی

دفتین

فارسی به انگلیسی

comb

weaver's comb


فرهنگ فارسی

( اسم ) آلتی فلزی که دارای دستهایست شبیه شانه که نساجان هنگام بافتن پارچه آنرا در دست گیرند و لای تارها زنند تا آنچه بافته شده بهم پیوسته و محکم گردد دفتین دفه .

لغت نامه دهخدا

دفتین. [ دَ ] ( اِ ) به معنی دفته است که شانه جولاهگان باشد. ( برهان ). شانه جولاهه که در بافتن هر بار بدست حرکت میدهد. ( غیاث ) ( آنندراج ). و رجوع به دفته و دفه شود. || مقوای خوشنویسان و نقاشان که در آن کاغذهای خود را به احتیاط نگاه دارند. ( غیاث ) ( آنندراج ). دفتی. و رجوع به دفتی شود.

دفتین. [ دَف ْ ف َ ت َ ] ( ع اِ ) تثنیه دَفّة در حال نصب و جر ( ولی حالت اعرابی آن در زبان فارسی مراعات نشود ). دَفَّتان. هر یک از دو لت جلد کتاب. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به مدفة و دَفَّتان شود.
- مابین الدفتین ؛ آنچه در کتاب هست. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). اوراق میان دو جلد.

دفتین . [ دَ ] (اِ) به معنی دفته است که شانه ٔ جولاهگان باشد. (برهان ). شانه ٔ جولاهه که در بافتن هر بار بدست حرکت میدهد. (غیاث ) (آنندراج ). و رجوع به دفته و دفه شود. || مقوای خوشنویسان و نقاشان که در آن کاغذهای خود را به احتیاط نگاه دارند. (غیاث ) (آنندراج ). دفتی . و رجوع به دفتی شود.


دفتین . [ دَف ْ ف َ ت َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ دَفّة در حال نصب و جر (ولی حالت اعرابی آن در زبان فارسی مراعات نشود). دَفَّتان . هر یک از دو لت جلد کتاب . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به مدفة و دَفَّتان شود.
- مابین الدفتین ؛ آنچه در کتاب هست . (یادداشت مرحوم دهخدا). اوراق میان دو جلد.


فرهنگ عمید

= دفته

دفته#NAME?


گویش مازنی

/daftin/ شانه ی حصیربافی

شانه ی حصیربافی



کلمات دیگر: