کلمه جو
صفحه اصلی

متفکره

لغت نامه دهخدا

( متفکرة ) متفکرة. [ م ُ ت َ ف َک ْ ک ِ رَ ] ( ع ص ) تأنیث متفکر.
- قوه متفکره ؛ قوه ای را گویند که شخص در ذهن خود بدان قوه ترتیب اموری دهد جهت رسیدن به مقصود و سنباد نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تفکر و متفکر شود.

متفکرة. [ م ُ ت َ ف َک ْ ک ِ رَ ] (ع ص ) تأنیث متفکر.
- قوه ٔ متفکره ؛ قوه ای را گویند که شخص در ذهن خود بدان قوه ترتیب اموری دهد جهت رسیدن به مقصود و سنباد نیز گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تفکر و متفکر شود.


فرهنگ عمید

قوۀ تفکر.


کلمات دیگر: