بدساخت
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
پست، جازده، جنس بنجل، بدساخت، کالای تقلبی
فرهنگ فارسی
( صفت ) بد ساخته شده بد ساز مقابل خوش ساخت .
لغت نامه دهخدا
بدساخت. [ ب َ ] ( ص مرکب / ن مف مرکب ) بد ساخته شده. نیکو ساخته نشده. بدساز. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
بدساخته، بدساخته شده.
کلمات دیگر: