( صفت ) پر شور پر غوغا.
پرغرور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پرغرور. [ پ ُ غ ُ ] ( ص مرکب ) پرفریفتگی :
بر گوشیار آمد از راه دور
دلی پرارادت سری پرغرور.
بر گوشیار آمد از راه دور
دلی پرارادت سری پرغرور.
سعدی.
فرهنگ عمید
پرنخوت، پرناز و متکبر.
کلمات دیگر: