کلمه جو
صفحه اصلی

خلوت گزین

فارسی به انگلیسی

secluded

لغت نامه دهخدا

خلوت گزین. [ خ َل ْ وَ گ ُ ] ( نف مرکب ) خلوت نشین. منزوی. آنکه خلوت اختیار کند. ( یادداشت بخط مؤلف ). گوشه نشین. مجرد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

= خلوت نشین

خلوت‌نشین#NAME?



کلمات دیگر: