who pralses God in hymns
تسبیح خوان
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنکه برای کسی نماز میگزارد و عبادت میکند و پول میگیرد. ۲- آنکه ذکر سبحانیت خداوند را میگوید آنکه ذکر هایی دربار. پاکی و سبحانیت خدا بر زبان میراند.
لغت نامه دهخدا
تسبیح خوان. [ ت َ خوا / خا ] ( نف مرکب ) آنکه ذکر خدارا به صوت خوش میخواند. ( ناظم الاطباء ) :
بنمایم دوازده صف ، راست
همه تسبیح خوان بی آواز.
چه تسبیح آرد آن کو، بی زبان است.
که هر خاری به تسبیحش زبان است.
مرغ تسبیح خوان و من خاموش.
بنمایم دوازده صف ، راست
همه تسبیح خوان بی آواز.
ناصرخسرو.
اگرمرغ زبان تسبیح خوان است چه تسبیح آرد آن کو، بی زبان است.
نظامی.
نه بلبل بر گلش تسبیح خوان است که هر خاری به تسبیحش زبان است.
( گلستان ).
گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح خوان و من خاموش.
( گلستان ).
|| آنکه نماز برای کسی میکند و اجرت میگیرد. ( ناظم الاطباء ).فرهنگ عمید
۱. کسی که ذکر خدا می کند.
۲. آن که ذکر خدا را با آواز خوش می خواند.
۲. آن که ذکر خدا را با آواز خوش می خواند.
کلمات دیگر: