کلمه جو
صفحه اصلی

روچه

لغت نامه دهخدا

روچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) غوره خرما و خرمای پیش رس. ( ناظم الاطباء ). || در تداول مردم جنوب خراسان ( گناباد ) بر میوه پیشرس مانند انگور و شفتالو و جز اینها اطلاق میشود. انگور خام و ناپخته. ( از شعوری ).

روچه. [ چ َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از بخش سمیرم بالا از شهرستان شهرضا واقع در 25هزارگزی باختر سمیرم و 10هزارگزی راه مالرو چهارراه به سمیرم. دارای 100 تن سکنه است که مذهب تشیع دارند و به لری تکلم می کنند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

روچه . [ چ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش سمیرم بالا از شهرستان شهرضا واقع در 25هزارگزی باختر سمیرم و 10هزارگزی راه مالرو چهارراه به سمیرم . دارای 100 تن سکنه است که مذهب تشیع دارند و به لری تکلم می کنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


روچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ) غوره ٔ خرما و خرمای پیش رس . (ناظم الاطباء). || در تداول مردم جنوب خراسان (گناباد) بر میوه ٔ پیشرس مانند انگور و شفتالو و جز اینها اطلاق میشود. انگور خام و ناپخته . (از شعوری ).


فرهنگ عمید

نوعی انگور، انگور پیش رس.

دانشنامه عمومی

روچه (دهانه). روچه (دهانه) یک دهانه برخوردی در ماه است.
این دهانه ۴ دهانه اقماری دارد.


کلمات دیگر: