آش ترش و بلغور ترش .
ترشبا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ترشبا. [ ت ُ / ت ُ رُ ] ( اِ مرکب ) ترش با. آش ترش و بلغور ترش. ( ناظم الاطباء ) :
من سپاناخ توام هر چِم پزی
یا ترش با یا که شیرین می سزی.
من سپاناخ توام هر چِم پزی
یا ترش با یا که شیرین می سزی.
مولوی.
فرهنگ عمید
نوعی آش که از سرکه یا ترشی دیگر تهیه می شود، آش ترش.
کلمات دیگر: