کلمه جو
صفحه اصلی

پرنفس

لغت نامه دهخدا

پرنفس. [ پ ُ ن َ ف َ ] ( ص مرکب ) در تداول عوام ، پرگوی. پرچانه.

فرهنگ عمید

آن که در دویدن و ورزش زود خسته نشود و نفسش نگیرد.


کلمات دیگر: