شغل و کار رنگ کار عمل رنگ کار نیرنگ سازی حیله گری
رنگ کاری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رنگ کاری. [ رَ ] ( حامص مرکب ) شغل و کار رنگ کار. عمل رنگ کار. رجوع به رنگ کار شود. || نیرنگ سازی. حیله گری. چاره سازی. رجوع به رنگ کار و رنگ کردن و رنگ ساختن و رنگ در ذیل معنی حیله و نیرنگ شود.
فرهنگ عمید
شغل و عمل رنگ کار، رنگ کردن در و دیوار یا چیز دیگر.
کلمات دیگر: