متنازع فیه
فارسی به انگلیسی
contentious, litiglous
مترادف و متضاد
ستیزه جو، ستیز گر، دعوایی، متنازع فیه، منازع
فرهنگ فارسی
چیزی که مورد نزاع باشد ( برای مذکر می آید ) مورد دستیزه : شهر .... متنازع فیه دو دولت همسایه بود . یا متنازع فیها . آنچه که مورد نزاع باشد ( برای مونث و جمع آید ) : پس از شکست روم ایلات متنازع فیها به شاپور ساسانی تسلیم شد .
فرهنگ عمید
آنچه مورد نزاع و کشمکش باشد.
پیشنهاد کاربران
آنچه مورد منازعه قرار گیرد ولو اینکه هنوز در دادگاه مطرح نشده باشد
کلمات دیگر: