خمچه
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
خم کوچک خنبچه
لغت نامه دهخدا
خمچه. [ خ ُ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) خم کوچک. ( ناظم الاطباء ). خنبچه. خنبک. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
گل خمچه اش نزد طراح جام
بعقل مخمر برآورده خام
بود خمچه قسمی ز خم لیک خرد
توانش ببزم بزرگان نبرد.
گل خمچه اش نزد طراح جام
بعقل مخمر برآورده خام
بود خمچه قسمی ز خم لیک خرد
توانش ببزم بزرگان نبرد.
ملاطغرا ( از آنندراج ).
فرهنگ عمید
خُم کوچک.
کلمات دیگر: