to recoil, to retreat
پس نشستن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
پس زدن، بحال خود برگشتن، پس نشستن، لگد کردن، عقب نشستن، فنری بودن، بحال نخستین برگشتن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) عقب نشینی کردن در جنگ و غیره.
لغت نامه دهخدا
پس نشستن. [ پ َ ن ِ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) بعقب رفتن لشکر در جنگی. عقب نشستن. عقب نشینی کردن.
کلمات دیگر: