کلمه جو
صفحه اصلی

پیش دستی کردن بر

فارسی به عربی

احبط

مترادف و متضاد

forestall (فعل)
سبقت جستن، پیش گویی کردن، پیش افتادن، پیش دستی کردن بر، پیش جستن بر

outreach (فعل)
توسعه یافتن، پیش دستی کردن بر، برتری یافتن


کلمات دیگر: