کلمه جو
صفحه اصلی

سوت زدن


مترادف سوت زدن : سوت کشیدن، سوت به صدا درآوردن، در سوت دمیدن، داوری مسابقات کردن، صفیر کشیدن

فارسی به انگلیسی

whistle, tootle, toot

فارسی به عربی

صافرة

مترادف و متضاد

داوری مسابقات کردن


صفیر کشیدن


۱. سوتکشیدن، سوت به صدا درآوردن، در سوت دمیدن
۲. داوری مسابقات کردن
۳. صفیر کشیدن


whistle (فعل)
سوت زدن

sibilate (فعل)
هیس کردن، سوت زدن، مانند حرف ' س ' تلفظ کردن

whiffle (فعل)
سوت زدن، نا به هنگام وزیدن

سوت‌کشیدن، سوت به صدا درآوردن، در سوت دمیدن


فرهنگ فارسی

( مصدر ) صفیر بر آوردن از دهان یا از سوت .

لغت نامه دهخدا

سوت زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) صفیر برآوردن. هشتک زدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

دانشنامه عمومی

سوت زدن به عمل تولید صدا به وسیلهٔ تنظیم جریان هوای عبوری از دهان انسان را گویند. سوت زدن را می توان با درست کردن یک حفره بر روی لب و دمیدن یا مکیدن هوا از آن حفره ایجاد کرد. هوا توسط لبها، زبان، دندان یا انگشتان دست قرار گرفته در دهان مرتعش شده و باعث ایجاد یک تن صوتی مانند یک موج سینوسی می گردند. همچنین سوت زدن را می توان با دمیدن هوا در دست گود کرده، ابزارهای مختلف یا سوت ایجاد کرد.

پیشنهاد کاربران

سوت زدن مانندحرف س تلفظ کردن


کلمات دیگر: