خیز زدن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
قفزة
مترادف و متضاد
مجاور بودن، محدود کردن، هم مرز بودن، جهیدن، خیز زدن، محدود ساختن
خیز زدن، هجوم بردن، برسر چیزی پریدن
وفق دادن، پریدن، خیز زدن، جستن، پراندن، جهش ناگهانی کردن، جهاندن
خیز زدن، جستن، دویدن، جفت زدن
خیز زدن، پرتاب کردن، جهش کردن
کلمات دیگر: