کلمه جو
صفحه اصلی

پیشاهنگی کردن

فارسی به عربی

کشافة

مترادف و متضاد

scout (فعل)
دیده بانی کردن، پیشاهنگی کردن، عملیات اکتشافی کردن پوییدن


کلمات دیگر: