برابر پارسی : خرگاه
خیمه ٔ بزرگ
برابر پارسی : خرگاه
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
خیمة
مترادف و متضاد
سایبان، خیمه، خیمه بزرگ، آسمانه، چادر بزرگ
فرهنگ فارسی
سراپرده بزرگ سرا پرده شاهان
لغت نامه دهخدا
خیمه بزرگ. [ خ َ / خ ِ م َ / م ِ ی ِ ب ُ زُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سراپرده بزرگ. سراپرده شاهان. فسطاط : خیمه و خرگاه و سراپرده بزرگ زده او را از پیل گرفتند. ( تاریخ بیهقی ). خوارزمشاه موزه و کلاه پوشید و بخیمه بزرگ آمد. ( تاریخ بیهقی ). خیمه بزرگ بر بالا برده بودند از شهر برسم... و بلند و همه سوادسازی زیر آن. ( تاریخ بیهقی ).
دانشنامه عمومی
خیمه بزرگ (به انگلیسی: Big tent) در سیاست به حزبی گفته می شود که از دیدگاه ها و ایدئولوژی های مختلف و متنوع عضوگیری می کند.
wiki: خیمه ٔ بزرگ
پیشنهاد کاربران
کندلان
کلمات دیگر: