درهم و برهمی
فارسی به انگلیسی
chaos, clutter, farrago, foul-up, huggermugger, mare's-nest, mess, mix-up, muddiness, muddle, tangle, tumble
فارسی به عربی
فوضی، تشویش , فوضی , هریسة
فوضي
مترادف و متضاد
ژولیدگی، سرافکندگی، پریشانی، گیجی، اغتشاش، دست پاچگی، درهم و برهمی، اغفال، اشتباهی گرفتن، اسیمگی
ژولیدگی، اغتشاش، بی نظمی، درهم و برهمی
درهم ریختگی، درهم و برهمی
تقلا، کوشش، تلاش، درهم و برهمی، بهم خوردگی
دلربایی، درهم و برهمی، خوراک همه چیز درهم، خمیر نرم
درهم و برهمی، پنهانی، تنهایی، مطلب محرمانه
اختلاط، درهم و برهمی
اشوب، درهم و برهمی، سوء اداره
اشتباه، درهم و برهمی
اشفتگی، اغتشاش، درهم و برهمی
کلمات دیگر: