کلمه جو
صفحه اصلی

درهم گیرافتادن

فارسی به انگلیسی

kink

فارسی به عربی

( درهم گیرافتادن (مثل دنده های ماشین ) ) شبکة

مترادف و متضاد

mesh (فعل)
گیر انداختن، بدام انداختن، شبکه ساختن، تور ساختن، درهم گیرافتادن، تور مانند یا مشبک کردن

pleach (فعل)
در هم بافتن، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن


کلمات دیگر: