دست دوز
فارسی به انگلیسی
hand-sewn
tailored
فارسی به عربی
مصنوع بالید
مترادف و متضاد
دست دوز، دستی، دست باف، مصنوع دست، یدی
فرهنگ فارسی
دوزنده با دست که با چرخ نمی دوزد یا که با دست دوخته شده باشد .
لغت نامه دهخدا
دست دوز. [ دَ] ( نف مرکب ) دوزنده با دست. که با چرخ نمی دوزد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || ( ن مف مرکب ) که با دست دوخته شده باشد. دوخته شده با دست : کفش دست دوز.
پیشنهاد کاربران
دست دوز یعنی چیزی مثل طبیعی است
کلمات دیگر: