کلمه جو
صفحه اصلی

سوارکار اسب دوانی شدن

فارسی به عربی

فارس

مترادف و متضاد

jockey (فعل)
گول زدن، سوارکار اسب دوانی شدن، با حیله فراهم کردن، نیرنگ زدن، اسب دوانی کردن


کلمات دیگر: