کلمه جو
صفحه اصلی

پی درپی زدن

فارسی به عربی

خفیق

مترادف و متضاد

pelt (فعل)
شتاب کردن، پوست کندن، پی درپی زدن، پرتاب کردن، پی در پی ضربت خوردن

batter (فعل)
خراب کردن، خمیر درست کردن، داغان کردن، پی درپی زدن، با خمیر پوشاندن


کلمات دیگر: