کلمه جو
صفحه اصلی

بدرستی

فارسی به عربی

بالضبط , حقا

مترادف و متضاد

exactly (قید)
عینا، یکسره، کاملا، بدرستی، بکلی، چنین است

truly (قید)
راست، بدرستی، صادقانه، براستی، بطور قانونی، باشرافت، بخوبی، با حقیقت

aright (قید)
بدرستی

فرهنگ فارسی

بتحقیق همانا. توضیح این کلمه در ترجم. ( ان ) و ( ان ) ( بتشدید نون ) عربی استعمال شود و پس از آن ( که ) آید .

لغت نامه دهخدا

بدرستی. [ ب ِ دُ رُ ] ( ق مرکب ) بتحقیق و هرآینه. ( آنندراج ). بتحقیق. همانا. این کلمه در ترجمه اِن َّ و اَن َّ عربی استعمال شود و پس از آن «که » آید. ( از ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ فارسی معین ). قد. ان . ( ترجمان القرآن جرجانی ترتیب عادل بن علی ).


کلمات دیگر: