کلمه جو
صفحه اصلی

پیش نویس کردن

فارسی به انگلیسی

draft, rough

فارسی به عربی

دقیقة

مترادف و متضاد

minute (فعل)
صورت جلسه نوشتن، پیش نویس کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) نوشته نامه ای بعنوان مسوده مسوده کردن مقابل پاکنویس کردن .

لغت نامه دهخدا

پیش نویس کردن. [ ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نوشتن نامه ای بعنوان مسوده. مقابل پاک نویس کردن. مسوده کردن. مقابل از سواد ببیاض بردن.


کلمات دیگر: