to embark, to go on board a ship, to board a ship
سوار کشتی شدن
فارسی به انگلیسی
ship
فارسی به عربی
سفینة، صعود
سفينة
مترادف و متضاد
فرستادن، سوار کشتی شدن، با کشتی حمل کردن
شروع کردن، در کشتی سوار کردن، در کشتی گذاشتن، سوار کشتی شدن
فرهنگ فارسی
کشتی
کلمات دیگر: