کلمه جو
صفحه اصلی

تغییر جهت

فارسی به انگلیسی

about-face, diversion, shift, turn, veer

فارسی به عربی

دور

مترادف و متضاد

shift (اسم)
تعویض، تغییر، تناوب، نوبت، استعداد، تعبیه، ابتکار، حقه، عوض، انتقال، توطئه، تغییر مکان، تغییر جهت، نوبت کار، مبدله، نقشه خائنانه

turn (اسم)
تمایل، گردش، نوبت، استعداد، چرخ، پیچ و خم، قرقره، پیچ، چرخش، پیچ خوردگی، تغییر جهت، گشت ماشین تراش


کلمات دیگر: