( قیدودة ) قیدودة. [ ق َ دَ ] ( ع مص ) کشیدن ستور و جز آن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به قَود شود.
قیدوده
لغت نامه دهخدا
قیدودة. [ ق َ دَ ] (ع مص ) کشیدن ستور و جز آن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قَود شود.
کلمات دیگر:
قیدودة. [ ق َ دَ ] (ع مص ) کشیدن ستور و جز آن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قَود شود.