( محنت آگین ) پر از محنت
محنت اگین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( محنت آگین ) محنت آگین. [ م ِ ن َ ] ( ص مرکب ) پر از محنت. محنت زده. پردرد و غم :
محنت آگین شدم چنانکه کنون
نکند هیچ شادیی اثرم.
محنت آگین شدم چنانکه کنون
نکند هیچ شادیی اثرم.
مسعودسعد.
کلمات دیگر: