( مصدر ) حرکت دادن محمل .
محمل راندن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
محمل راندن. [ م َ م ِ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از ناقه راندن. ( آنندراج ). حرکت دادن محمل :
ناقه از نقش قدم سلسله مجنون ساخت
لیلی از ناز اگر جانب محمل راند.
ناقه از نقش قدم سلسله مجنون ساخت
لیلی از ناز اگر جانب محمل راند.
درویش واله هروی.
کلمات دیگر: