کلمه جو
صفحه اصلی

نقیعه

فرهنگ فارسی

نام ضیافت قدوم سفر . مهمانی مسافر . مهمانی باز آمدن از سفر .

لغت نامه دهخدا

( نقیعة ) نقیعة. [ ن َ ع َ ] ( ع اِ ) نام ضیافت قدوم سفر. ( غیاث اللغات از صراح و شرح نصاب ). مهمانی مسافر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مهمانی بازآمدن از سفر. ( مهذب الاسماء ) ( از المرقاة ص 67 ). طعام که برای ازسفررسیده فراهم کنند . ( از اقرب الموارد ). || ستور که در مهمانی کشند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ازناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). ج ، نقائع. و منه قولهم : الناس نقائعالموت ؛ أی یجزرهم جزر الجزار النقیعة. ( تاج العروس ). || طعام مردی آن شب را که مالک گردد . ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). طعامی که مرد در شب عروسی که زن میگیرد میدهد. ( ناظم الاطباء ). ج ، نُقُع.

نقیعة. [ ن َ ع َ ] (ع اِ) نام ضیافت قدوم سفر. (غیاث اللغات از صراح و شرح نصاب ). مهمانی مسافر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مهمانی بازآمدن از سفر. (مهذب الاسماء) (از المرقاة ص 67). طعام که برای ازسفررسیده فراهم کنند . (از اقرب الموارد). || ستور که در مهمانی کشند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). ج ، نقائع. و منه قولهم : الناس نقائعالموت ؛ أی یجزرهم جزر الجزار النقیعة. (تاج العروس ). || طعام مردی آن شب را که مالک گردد . (منتهی الارب ) (آنندراج ). طعامی که مرد در شب عروسی که زن میگیرد میدهد. (ناظم الاطباء). ج ، نُقُع.



کلمات دیگر: