نقره اندود . که آب نقره روی آن داده باشند .
نقره اندوده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نقره اندوده. [ ن ُ رَ / رِ اَ دو دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) نقره اندود. که آب نقره روی آن داده باشند :
وگر نقره اندوده باشد نحاس
توان خرج کردن بر ناشناس.
وگر نقره اندوده باشد نحاس
توان خرج کردن بر ناشناس.
سعدی.
کلمات دیگر: