کلمه جو
صفحه اصلی

قیصومه

لغت نامه دهخدا

( قیصومة ) قیصومة. [ ق َ م َ ] ( ع اِ ) واحد قیصوم و آن گیاهی است خوشبو که در صحرا روید. ( از معجم البلدان ). رجوع به قیصوم شود.

قیصومة. [ ق َ م َ ] ( اِخ ) منزلی است در راه بصره - مکه - مدینه. ( از معجم البلدان ).

قیصومة. [ ق َ م َ ] (اِخ ) منزلی است در راه بصره - مکه - مدینه . (از معجم البلدان ).


قیصومة. [ ق َ م َ ] (ع اِ) واحد قیصوم و آن گیاهی است خوشبو که در صحرا روید. (از معجم البلدان ). رجوع به قیصوم شود.



کلمات دیگر: