کلمه جو
صفحه اصلی

خزعبلات


مترادف خزعبلات : سخنهای بیهوده، سخنان پوچ، لاطائلات، مضحکه ها، اراجیف، یاوه ها، یاوه سرایی ها

مترادف و متضاد

سخنهای بیهوده، سخنان پوچ، لاطائلات، مضحکهها، اراجیف، یاوهها، یاوهسراییها


فرهنگ فارسی

جمع خزعبل .

لغت نامه دهخدا

خزعبلات. [ خ ُ زَ ب ِ ] ( ع اِ ) ج ِ خُزَعبِل. ( منتهی الارب ). رجوع به خزعبل شود.

فرهنگ عمید

= خزعبل

خزعبل#NAME?


پیشنهاد کاربران

پرت وپلا
مزخرفات

حرفهای بیهوده و بی سر و ته

جمع خزعبل. سخن بیهوده و مضحک. لاطایل. ( فرهنگ فارسی دکتر محمد معین )

چرندیات

همون چرت و پرت

همون دریوری

اراجیف

معنی خزعبلات = سخنهای بیهوده، سخنان پوچ، لاطائلات، مضحکه ها، اراجیف، یاوه ها، یاوه سرایی ها. حرفهای پوچ و داستان های غیر معمول و غیر باور

خزعبلات
سخنهای بیهوده
حرفهای پوچ وبی معنی
سخنهای بی سر و ته

سخنان پوچ
حرفهای بیهوده
سخنان بی سر و ته

سخنان بیهوده
سخنان یاوه
سخنان مزخرف
حرف های یه من غاز

حرف های پوچ

داری چیکار میکنی ابادیس
دیگه شدی تبلغیس


کلمات دیگر: