مترادف خرفتی : کم هوشی، کم حواسی، فراموش کاری، کودنی، ابلهی، کندذهنی، خنگی، حماقت
خرفتی
مترادف خرفتی : کم هوشی، کم حواسی، فراموش کاری، کودنی، ابلهی، کندذهنی، خنگی، حماقت
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
بهت، گیجی، بی حسی، خرفتی، کند ذهنی، بلاهت
خرق، خرفتی، کند ذهنی، ضعف اخلاق
خرق، خرف، خرفتی، خرف بودن
کمهوشی، کمحواسی، فراموشکاری
کودنی، ابلهی، کندذهنی، خنگی، حماقت
۱. کمهوشی، کمحواسی، فراموشکاری
۲. کودنی، ابلهی، کندذهنی، خنگی، حماقت
پیشنهاد کاربران
خرفتی :
کم خوشی حاصل از کهولت سن
کم خوشی حاصل از کهولت سن
کلمات دیگر: