baby
با کسی مثل کودک رفتار کردن
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
baby
با کسی مثل کودک رفتار کردن،
تر و خشک کردن،
توجه کردن
e. g. he is used to being babied by his wife
عادت کرده است که زنش او را تر و خشک کند.
با کسی مثل کودک رفتار کردن،
تر و خشک کردن،
توجه کردن
e. g. he is used to being babied by his wife
عادت کرده است که زنش او را تر و خشک کند.
کلمات دیگر: