کنایه از تهی دست بودن
باد در دست داشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
باد در دست داشتن . [ دَرْ دَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از تهیدست و مفلس و بی چیز بودن . رجوع به باد و باد بمشت داشتن شود. || کنایه از عنان اسب در دست داشتن باشد.
کلمات دیگر:
باد در دست داشتن . [ دَرْ دَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از تهیدست و مفلس و بی چیز بودن . رجوع به باد و باد بمشت داشتن شود. || کنایه از عنان اسب در دست داشتن باشد.