کلمه جو
صفحه اصلی

چقر


برابر پارسی : میخانه

فرهنگ فارسی

( اسم ) شرابخانه میخانه میکده .
دهی از دهستان سدن رستاق بخش کرد کوی شهرستان گرگان .

فرهنگ معین

(چَ قَ ) [ تر. ] (اِ. ) شرابخانه ، میخانه ، میکده .

لغت نامه دهخدا

چقر. [ چ َ ق َ ] (ترکی ، اِ) شرابخانه . (آنندراج ). میخانه و شرابخانه و میکده . (ناظم الاطباء) :
ز واقفان چو نداند که یار در چقر است
بسوی مدرسه سیفی نمی رود ز چقر.

سیفی (از آنندراج ).



چقر. [ چ ِ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سدن رستاق بخش کردکوی شهرستان گرگان که در 12 هزارگزی خاور کردکوی و 3 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ کردکوی به گرگان واقع است . دامنه و معتدل است و 145 تن سکنه دارد. آبش از قنات و رودخانه ، محصولش برنج ، غلات ، حبوبات و توتون سیگار. شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی بافتن شال و کرباس وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


چقر. [ چ َ ق َ ] ( ترکی ، اِ ) شرابخانه. ( آنندراج ). میخانه و شرابخانه و میکده. ( ناظم الاطباء ) :
ز واقفان چو نداند که یار در چقر است
بسوی مدرسه سیفی نمی رود ز چقر.
سیفی ( از آنندراج ).

چقر. [ چ َق ْ ق ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان دره گز که در 3 هزارگزی جنوب خاوری دره گز و 2 هزارگزی جنوب راه شوسه عمومی دره گز به لطف آباد واقع است. جلگه و معتدل است و 2316 تن سکنه دارد.آبش از قنات ، محصولش غلات و بنشن. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

چقر. [ چ َ ق ق ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس که در 6 هزارگزی جنوب خاوری کلاله واقع است. دامنه و معتدل است و 300 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه دوچای ، محصولش برنج ، غلات ، حبوبات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی بافتن پارچه های ابریشمی و نمدمالی و راهش از کلاله اتومبیل رو است. نمد این محل بخوبی معروف است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

چقر. [ چ ِ ق ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سدن رستاق بخش کردکوی شهرستان گرگان که در 12 هزارگزی خاور کردکوی و 3 هزارگزی جنوب راه شوسه کردکوی به گرگان واقع است. دامنه و معتدل است و 145 تن سکنه دارد. آبش از قنات و رودخانه ، محصولش برنج ، غلات ، حبوبات و توتون سیگار. شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی بافتن شال و کرباس وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

چقر. [ چ َ ق ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس که در 6 هزارگزی جنوب خاوری کلاله واقع است . دامنه و معتدل است و 300 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ دوچای ، محصولش برنج ، غلات ، حبوبات و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی بافتن پارچه های ابریشمی و نمدمالی و راهش از کلاله اتومبیل رو است . نمد این محل بخوبی معروف است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


چقر. [ چ َق ْ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان دره گز که در 3 هزارگزی جنوب خاوری دره گز و 2 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ عمومی دره گز به لطف آباد واقع است . جلگه و معتدل است و 2316 تن سکنه دارد.آبش از قنات ، محصولش غلات و بنشن . شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


دانشنامه عمومی

چقر نام مکانهای زیر است:
چقر (درگز) روستایی در دهستان تکاب بخش مرکزی شهرستان درگز استان خراسان رضوی
چقر (رامیان) روستایی در دهستان فندرسک شمالی بخش فندرسک شهرستان رامیان استان گلستان
چقر (کردکوی) روستایی در دهستان سدن رستاق شرقی بخش مرکزی شهرستان کردکوی استان گلستان

پیشنهاد کاربران

( بر وزن شتر ) ژرف، عمیق

چیزی که به دردنخور وغیرقابل استفاده باشد

لجاجت


کلمات دیگر: