کلمه جو
صفحه اصلی

پالادیوم

فرهنگ فارسی

مجسمه پالاس که سر نوشت شهر تروا به حفظ آن منوط بود و اولیس و دیومدس بر بودن آن دست یافتند . بنا بر روایتی دیگر [ انه ] هنگام حریق شهر توانست پالادیوم را به ایتالیا برد ( اساطیر )
فلزی سفید رنگ و محکم و از خواص آن نشف مولد المائ است

لغت نامه دهخدا

پالادیوم. ( اِخ ) مجسمه چوبین پالاس که بنابر اساطیر یونانی طالع شهر ترواده بحفظ آن منوط بود و اولیس و دیومد به ربودن آن دست یافتند. و بروایتی دیگر اِنه آنرا هنگام آتش سوزی ترواده به ایتالیا برد.

پالادیوم. ( فرانسوی ، اِ ) فلزی سفیدرنگ ومحکم از خواص آن نشف مولّد الماء ( ئیدروژن ) است و وزن مخصوص آن 11/9 و در 1500 درجه حرارت ذوب میشود.

پالادیوم . (اِخ ) مجسمه ٔ چوبین پالاس که بنابر اساطیر یونانی طالع شهر ترواده بحفظ آن منوط بود و اولیس و دیومد به ربودن آن دست یافتند. و بروایتی دیگر اِنه آنرا هنگام آتش سوزی ترواده به ایتالیا برد.


پالادیوم . (فرانسوی ، اِ) فلزی سفیدرنگ ومحکم از خواص آن نشف مولّد الماء (ئیدروژن ) است و وزن مخصوص آن 11/9 و در 1500 درجه حرارت ذوب میشود.


دانشنامه آزاد فارسی

پالادیوم (palladium)
عنصری فلزی، به رنگ سفیدِ نقره ای، چکش خوار، مفتول شدنی، سبک، با نماد Pd، عدد اتمی ۴۶، و جرم اتمی نسبی ۱۰۶.۴. یکی از عناصر گروه پلاتینی فلزات است و در مقابل کدر شدن و خوردگی مقاوم است. در طبیعت، بیشتر به صورت فلز آزاد (← فلز_خالص_طبیعی) و در آلیاژی طبیعی با پلاتین یافت می شود. پالادیوم را به صورت کاتالیزور در آلیاژهای طلا، برای تولید طلای سفید، به کار می برند. همچنین، در آلیاژهای نقره، الکتروپلیتینگ (آبکاری الکتریکی)، و دندانپزشکی نیز کاربرد دارد. فیزیک دان انگلیسی، ویلیام ولاستون (۱۷۶۶ـ۱۸۲۸)، آن را در ۱۸۰۳ کشف، و براساس سیارک پالاس نام گذاری کرد. این سیارک در ۱۸۰۲ کشف شده بود.

پالادیوم (اسطوره). پالادیوم (اسطوره)(palladium)
در اساطیر یونان، شمایلی از پالاس آتنا، الهۀ جنگ و حکمت و تحفه ای از زئوس به شهر تروآ. بر اساس افسانه ها، شمایل مزبور تضمین کنندۀ امنیت شهر بود. اودیسئوس و دیومِدِس، دو تن از سرداران یونان، آن را ربودند و به یونان آوردند، اما در افسانه های دوره های بعد، آینئاس، شاهزادۀ تروآ، آن را به رُم آورده است. این شمایل در معبد وستا، پرستشگاه الهۀ آتشکده در اساطیر روم، نگهداری می شد.


کلمات دیگر: